بحران بنزین؛میراث ناترازی در ایران
دولت پزشکیان وارث انباشتی از تصمیمات ناتمام و هزینه های سنگین در انرژی

🖋یادداشت روز:به قلم؛اشکان بحیرایی مدیر روابط عمومی حزب کارگزاران سازندگی استان همدان
در طول سه دهه گذشته، ایران از یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت خام جهان به یکی از پرچالشترین کشورهای دارای ناترازی انرژی تبدیل شده است. مسیری که با بیتدبیری، تأخیر در اصلاح ساختارها و تصمیمگریهای پرهزینه همراه بوده، امروز به نقطهای رسیده که دولت مسعود پزشکیان نه آغازگر بحران است و نه اختیار کامل برای عبور از آن را دارد.
در واقع، هیچیک از مشکلات امروز حوزه انرژی — از بنزین گرفته تا برق و گاز — زاده امروز نیستند؛ بلکه نتیجه دهها سال تعلل و تصمیمهای مقطعیاند. از دهه ۸۰ تاکنون، در هیچ دورهای قیمت سوخت متناسب با نرخ تورم، هزینه تولید و ارزش واقعی انرژی اصلاح نشده است. این تأخیر، همان “میراث ناترازی” است که امروز به بار نشسته و به یکی از سنگینترین چالشهای اقتصادی کشور بدل شده است.
کیفیت بنزین؛ مسئلهای فراتر از قیمت

مسئله بنزین در ایران صرفاً اقتصادی نیست، بلکه فنی و زیستمحیطی است. در حالی که بنزین در ایران با عدد اکتان ۸۷ تا ۹۱ توزیع میشود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از جمله امارات، قطر، عربستان و کویت بنزینی با اکتان ۹۵ تا ۹۸ عرضه میکنند.
این تفاوت در اکتان به معنای تفاوت مستقیم در کیفیت احتراق، کاهش آلایندگی، مصرف سوخت کمتر و عمر بالاتر موتور خودروها است. بنزین ایران بهدلیل ضعف فناوری پالایش و درصد بالای ترکیبات گوگرد و آروماتیک، از استانداردهای جهانی فاصله دارد.
کارشناسان میگویند بخش عمده تولید بنزین ایران در پالایشگاههایی انجام میشود که فناوری آنها به دهه ۷۰ میلادی بازمیگردد. تنها پالایشگاههایی چون ستاره خلیج فارس، بندرعباس و اراک به فناوری نسبتاً بهروز مجهزند. در سایر پالایشگاهها هنوز بخش عمدهای از سوخت تولیدی دارای گوگرد بالای ۳۰۰ ppm است؛ در حالی که در کشورهای همسایه، استاندارد یورو۵ حداکثر ۱۰ ppm را مجاز میداند.
تولید و مصرف؛ معادلهای که دیگر نمیخواند

طبق تازهترین آمار رسمی:تولید روزانه بنزین ایران در میانه سال ۱۴۰۴ حدود ۱۲۰ میلیون لیتر است.
مصرف روزانه، بسته به فصل، بین ۱۲۴ تا ۱۴۴ میلیون لیتر نوسان دارد.در برخی ایام مانند تعطیلات نوروز، رکورد مصرف ۱۴۴.۲ میلیون لیتر در روز نیز ثبت شده است.
ایران هماکنون حدود ۱۵ میلیون لیتر در روز بنزین وارد میکند تا نیاز بازار را جبران کند.این ارقام یعنی کشور نهتنها مازاد ندارد، بلکه در آستانه وابستگی مجدد به واردات سوخت است — پدیدهای که تا چند سال پیش، دولتها آن را “خط قرمز امنیت انرژی” میدانستند.
از سوی دیگر، ظرفیت پالایش کشور حدود ۶۶۰ هزار بشکه در روز برای تولید بنزین تخمین زده میشود، در حالی که نیاز واقعی کشور به بیش از ۷۵۰ هزار بشکه در روز رسیده است. این شکاف ۹۰ هزار بشکهای به معنای فشار مستقیم بر بودجه و ذخایر ارزی است.
یارانههای سنگین و هزینه پنهان آلودگی

در ظاهر، بنزین در ایران یکی از ارزانترینها در جهان است — حدود ۱۰ سنت به ازای هر لیتر، در حالی که در امارات ۸۳ سنت و در عربستان ۶۲ سنت قیمت دارد. اما واقعیت این است که دولت برای تولید یا واردات هر لیتر بنزین با احتساب هزینه پالایش، انتقال، مالیات و خسارت زیستمحیطی، بیش از ۲۵ هزار تومان یارانه غیرمستقیم پرداخت میکند.
این یارانه عظیم، نه تنها بار مالی غیرقابلتحملی بر بودجه گذاشته، بلکه قاچاق روزانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون لیتر سوخت به کشورهای همسایه را نیز به همراه داشته است. در نتیجه، بخش بزرگی از یارانهای که باید صرف رفاه مردم ایران شود، به جیب قاچاقچیان و شبکههای غیررسمی میرود.
فشارهای سیاسی و خارجی بر دولت

دولت پزشکیان در شرایطی بر سر کار آمده که فضای سیاست خارجی کشور بهشدت بسته است. تعامل با غرب تقریباً متوقف شده، وابستگی اقتصادی به چین و روسیه افزایش یافته، و فعال شدن “مکانیسم ماشه” بر فراز اقتصاد ایران سایه انداخته است.
این وضعیت، دست دولت را برای تأمین ارز، واردات کالاهای اساسی و تجهیزات صنعتی بسته است. نتیجه آن، کمبود ارز در بازار رسمی و افزایش تدریجی قیمت اقلامی چون برنج، نهادههای دامی و دارو بوده است.
در داخل نیز دولت با مجلسی مواجه است که نه تنها همراهی نمیکند، بلکه هر تصمیم اصلاحی را با حمله سیاسی پاسخ میدهد. تندروها که سالها در قدرت بودهاند و خود بانی بسیاری از مشکلات کنونیاند، اکنون نقش منتقد دولت را ایفا میکنند. این تقابل، دولت را از تمرکز بر برنامههای اصلاحی بازمیدارد.
اصلاحات سخت یا تکرار چرخه بحران

افزایش قیمت بنزین، بدون ارتقای کیفیت سوخت، توسعه ناوگان حملونقل عمومی و اصلاح یارانهها، هیچ ثمری جز نارضایتی اجتماعی ندارد.
اما اگر این تصمیم در چارچوبی شفاف، همراه با ارتقای استاندارد سوخت، هدفمند کردن یارانهها، و جبران فشار معیشتی برای طبقات ضعیف انجام شود، میتواند نخستین گام برای خروج از چرخه تاریخی ناترازی باشد.
دولت پزشکیان امروز در نقطهای ایستاده که یا باید اصلاحات ساختاری شجاعانه اما تدریجی را در پیش گیرد، یا مانند دولتهای گذشته، بحران را به آینده موکول کند.
تجربه نشان داده است که عقبنشینی در برابر تصمیمهای سخت، تنها بحران را به دولت بعد منتقل میکند — همان چرخهای که اکنون کشور را درگیر خود کرده است.
از شعار تا شفافیت

ایران برای عبور از بحران انرژی، بیش از هر چیز به اعتماد عمومی و شفافیت در تصمیمسازی نیاز دارد. مردم حق دارند بدانند هر لیتر بنزین با چه کیفیتی تولید میشود، چه هزینهای دارد، و چه سهمی از یارانهها به آنان میرسد.
اصلاح ساختار بنزین، اگر در سایه گفتوگو، شفافیت و تعامل جهانی انجام شود، میتواند از یک بحران ملی، فرصتی برای بازسازی اقتصاد بسازد. اما اگر تصمیمهای ناپخته و پشتپرده ادامه یابد، «میراث ناترازی» همچنان بر دوش دولتهای آینده باقی خواهد ماند.




