نباید روسها برای ما تعیین تکلیف کنند / نامه حقوقی روسیه به شورای امنیت یک نمایش بود /درباره اظهارات لاوروف علیه ظریف باید سفیر روسیه احضار میشد

خبرآنلاین – زهره نوروزپور: ظریف یک بار دیگر مانند درز کردن فایل صوتی ۳ ساعته اینبار با یک سخنرانی یک ساعته باعث جنجال در رسانهها و افکار عمومی شدهاست. بلافاصله پس از این سخنرانی رسانههای خارجی این بخش از سخنان ظریف را تیتر کردند: «ارتباط ایران با کشورهای جهان خط قرمز روسیه است.»
۱۸ اکتبر مصادف با ۲۶ مهرماه ۱۴۰۴ تاریخ انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ بود که در پی انقضای آن ایران به همراه چین و روسیه در یک نامه حقوقی به شورای امنیت سازمان ملل متحد اعلام کردند که اسنپبک توجیه و مشروعیت حقوقی ندارد و از روز شنبه ۲۶ مهر ۲۲۳۱ منقضی تلقی خواهد شد و باید پرونده عدم اشاعه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شود.
انقضای این قعطنامه به این معنا بود که اگر اسنپ بک فعال نمیشد ایران برای همیشه از تحریم های سازمان ملل و فصل هفتم منشور خارج میشد و سایه تحریمهای بینالمللی از سر کشور برداشته میشد، ایران به یک کشور عادی زیر نظر آژانس فعالیت هستهای خود را ادامه میداد و مهمتر آنکه پرونده ایران در سطح بینالمللی دیگر یک کشور امنیتی محسوب نمیشد که این مهم نتیجه تلاش دولت یازدهم و دوازدهم در جریان توافق موقت ژنو و پس از آن توافق جامع مشترک موسوم به برجام انجام شد که تمامی قطعنامه های شورای امنیت را در دوره محمود احمدینژاد، رئیس جمهور پیشین ایران، لغو کرد.
در همین احوال وزیر خارجه روسیه با ادعایی علیه وزیر خارجه اسبق که منعقدکننده برجام بود مطرح کرده است و مدعی شدهاست که اسنپبک «مخلوق» ظریف و پذیرش این فرآیند از سوی ایران باعث تعجب روسیه بود. اما سوالی که مطرح است چرا در حال حاضر در شرایطی که ایران بیش از همیشه در سایه تهدید قرار گرفتهاست و بیش از همیشه به مذاکره و تعامل دیپلماتیک نیازمند است، این اظهارات تفرقه برانگیر مطرح شدهاست؟ نیت وزیر خارجه روسیه از زیر سوال بردن تصمیمهای ۱۰ سال پیش مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران که کلیات و جزئیات برجام را پذیرفت چیست؟
از نعمتالله ایزدی سفیر اسبق کشورمان در روسیه در دوره سازندگی و سفیر سابق در عمان و مدیرکل سابق اروپای شرقی در وزارت خارجه پرسیدهایم که نیت روسیه از تفرقه انداختن میان جناح های سیاسی داخل ایران چیست؟ و پاسخ را در مصاحبه می خوانید:
درباره اظهارات لاوروف علیه ظریف باید سفیر روسیه احضار میشد
*** آیا سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، آگاهانه با با علم به اینکه اظهاراتش علیه وزیر پیشین امورخارجه جمهوری اسلامی، موجب دامن زدن به اختلافات داخلی در ایران میشود و دوگانه مذاکره – عدم مذاکره رو تشدید خواهد کرد، اظهارات اخیرش را مطرح کرد؟ این دومین بار است که او مدعی این دست خاطرات میشود، قبلا هم مدعی شده بود که طرف ایرانی پیشنهاد باقی ماندن تحریمهای تسلیحاتی را مطرح کردهاست. چرا روسیه به دوگانهسازی در داخل ایران دامن میزند و چه نیتی را دنبال میکند؟
اگر به تاریخ نگاه کنیم بالاخره روسها از ۲۰۰ و ۳۰۰ سال پیش دائما در ایران به انواع مختلف نفوذ داشتهاند، سعی کردند روند قضایا را به نحوی طراحی کنند که منافع انها به حداکثر برسد. از دوره قاجار این طور بود و از جنگ های روسیه و ایران به این اختلافات دامن زدند و منافع خود را دنبال کردند، حتی در دوران پهلوی نیز با دوگانه سازی با حکومت و بخشی از مردم که ناراضی بودند و یا حتی میان ایران و امریکا و ایران و غرب، این رویهای بوده که روسها در گذشته انجام دادهاند. الان هم به نظر میرسد که استثنایی در کار نیست و این شیوه عملکرد در راستای تامین منافع آنها است.
مهم این است که «ایران» دوکار باید انجام دهد؛ منظورم از ایران نه یک جناح، نه یک فرد، نه یک دولت، نه یک نظام حکومتی، بلکه همه حاکمیت و حتی شهروندان عادی مخاطب هستند:
اول به نیات آنها پی ببرند و دقت کنند که آن ها برای مصلحت و منافع خودشان است که به اختلاف و دوگانهسازی دامن بزنند.
دوم اینکه به آنها پاسخ دهید. به عنوان مثال اروپاییها وقتی حرفی درباره اسنپ بک یا دیگر مسائل میزنند، سریع سفرای آنها را احضار میکنیم و واکنش نشان میدهیم. خب درباره صحبتهای لاوروف هم جا داشت این اقدام صورت بگیرد. اینکه حالا مساله احضار سفیر رسانهای شود یا نه، مصلحت دیگری است. مهم اقدام به این عمل است. ولی اینکه اجازه ندهیم کشوری که میدانیم منافعی را در ایران دنبال می کند که لزوما منافع متعارفی نیست، باید واکنش نشان می دادیم و اجازه ندهیم در امور داخلی ما دخالت کنند.
برجام یک سند ملی است و هرچقدر هم ایراد داشته باشد که مطمئنا تهیه کنندگان و تصویب کنندگان هم میدانند که ممکن است ایرادی داشته باشد. یک توافق چندجانبه چون ساخته دست بشر است. به هرحال این سند علاوه بر اینکه ساخته دست بشر است، ممکن است ایراداتی داشته باشد. چراکه در قالب و چارچوب تعامل و مذاکره طرفهای مقابل به دست امده است و لزوما نمی توانست همه خواستههای ما را در این سند بگنجاند اغلب ان بده بستان بوده است و از این زاویه نمیتوان به ان ایراد وارد کرد.
اما برجام یک سند ملی است که بالاترین مراحل تصویبی خودش را گذرانده و تبدیل به قانون در داخل کشور شده است. اینکه هرکسی بخواهد خدشه به ان وارد کند چه در داخل و مهمتر از ان در خارج باید با آن برخورد شود. مگر میشود و یا ما میتوانیم قوانینی که در روسیه تصویب می شود زیرسوال ببریم و بگوییم قانون شما ایراد دارد یا چرا تصویب کردید و تصویب کنندگان شما خلاف کردند؟ برجام یک سند ملی است که بالاترین مراحل تصویبی خودش را گذرانده و تبدیل به قانون در داخل کشور شده است. اینکه هرکسی بخواهد خدشه به ان وارد کند چه در داخل و مهمتر از ان در خارج باید با آن برخورد شود. مگر میشود و یا ما میتوانیم قوانینی که در روسیه تصویب می شود زیرسوال ببریم و بگوییم قانون شما ایراد دارد یا چرا تصویب کردید و تصویب کنندگان شما خلاف کردند! این اقدام روسیه هم دقیقا شبیه چنین کاری است. صیانت از این سند و صیانت از قانون وظیفه کل حاکمیت است و باید به انحای مختلف اجازه دخالت و تخریب ندهند. درباره روسیه هم باید واکنش نشان می دادیم و تا الان هم انجام ندادیم، خب، طبیعتا آنها را جریتر میکند و در موضوعات دیگری هم دست می گذارند، در حالی که هیچ ارتباطی به انها ندارد.
ما دو کشور همسایه هستیم و دوست داریم با هم رابطه خوبی داشته باشیم. اما بدون اینکه در امور داخلی یکدیگر دخالت کنیم و حتی کار به جایی برسد که برای سیاست خارجی یکدیگر هم تعیین تکلیف کنیم. الان روسیه خودش در اوج گرفتاری در جنگ اوکراین و اروپا است. مرتبا با ترامپ مذاکره می کند و با آمریکا دل میدهد و قلوه میگیرد. اما به ما که میرسد ما را از مذاکره حذر میکنند. چه مذاکره با آمریکا چه با اروپا، این شیوهای است که آنها دنبال میکنند و ما باید با ان مقابله کنیم و نباید اجازه مداخله بدهیم.
روسها باید به حق خودشان قانع باشند
*** آقای ظریف بارها در مورد نقش مخرب روسیه در مذاکرات برجام، صحبت کرده است، چرا روسیه در چارچوب فرآیندی که موجب لغو تحریم و کاهش فشار بر ایران میشود ممکن است خرابکاری کند؟
روسیه یک ذهنیتی دارد که اقای ظریف با یک تعبیر دیگری بیان کرده است. تصور انها این است که تا زمانی که ما ناچار نباشیم به سمت آنها نخواهیم رفت. ممکن است که اگر فشاری احساس نکنیم آن ها را نادیده بگیریم. آن ها فکر میکنند اگر ما به سمت غرب برویم دیگر نیازی به روسیه احساس نمیکنیم و انها را فراموش میکنیم و این برای انها ضرر است.
ما باید این باور را از انها بگیریم. چون واقعا روسیه یک ظرفیت بزرگ در همسایگی ما است. اصولا دو کشور همسایه نمیتوانند در حالت تنش و گرفتاری با هم زندگی کنند. در یک اپارتمان مسکونی هم باید با همسایه رابطه حسنه داشته باشید چون یک همجواری مشترک داریم. موضع ایران و روسیه هم همین است.
از طرفی روسیه توانایی و ظرفیتهایی دارد که میتوانیم در چارچوب یک رفتار متعارف و حساب شده از ظرفیت هم استفاده کنیم. چه مادی، چه معنوی، چه اقتصادی یا حمایت متقابلی که از هم می توانیم داشته باشیم. این ذهنیت نباید برای روسیه ایجاد شود که اگر به سمت غرب و امریکا برویم مشکلات را حل کنیم انها را فراموش میکنیم.
در حال حاضر این ذهینت برای انها وجود دارد و کارشناسان روس هم به آن اشاره میکنند. طبیعتا وقتی این ذهینت وجود داشته باشد، آنها تلاش می کنند رفتار مخرب نسبت به تعامل ما با غرب داشتهباشند و اقدامهایی انجام دهند که اجازه عادی سازی روابط ما با غرب و امریکا ندهند. بر این اساس، ایران باید تلاش کند که این ذهنیت پاک شود. در مقابل روس ها هم بدانند که جایگاه انها در سیاست خارجی ما یک جایگاه تعریف شده است. اینطور نیست که همه تخم مرغها را فعلا به دلیل اینکه تنش با غرب و امریکا داریم در سبد انها قرار میدهیم. آنها باید به حق خودشان قانع باشند به این ترتیب مشکل حل می شود. اما پاک کردن این ذهنیت و قناعت روسیه به سهم خود از روابط خارجی ایران چیزی است که تا امروز اتفاق نیفتادهاست و این شیطنتها هم در همین راستا است.
اجازه ندهیم که روسها برای ما تعیین تکلیف کنند
*** ایران در شرایط فعلی، بیش از هر زمان دیگری به روسیه وابسته شدهاست. به نظر شما آیا این وضعیت برای سیاست خارجی ایران مطلوب است؟
حتما نیست. همانطور که الان اشاره کردم روسیه به این سیاست علاقمند است و هرزمان که احساس کند که از میزان اعتبارش، حضورش و نفوذش در داخل ایران کاسته میشود، شیطنت میکند، خرابکاری میکند و به هر نحوی از این امر جلوگیری می کند. ما باید منافع خودمان را مد نظر قرار دهیم و در این راستا در دو جهت کار کنیم؛
اول؛ در جهت ایجاد توازن در سیاست خارجی؛ به معنای اینکه تا جایی که امکان دارد، روابط خود را با دنیا متنوع کنیم. به اصطلاح این منوپولی و انحصاری که در ذهن روسها است پاک شود.
دوم؛ به روس ها اطمینان بخشی کنیم که روابط همسایگی ما سرجای خودش است. تا جایی که امکان دارد در همسایگی آنها در چارچوب روابط متعارف و متعادل استفاده خواهیم کرد و اینطور نیست که اگر روابط ما با غرب و امریکا عادی شود آنها را فراموش میکنیم، اصلا به مصلحت خودمان هم نیست.
ما باید نشان دهیم که کشوری هستیم با ظرفیت های بالا، متعدد و نیازهای متقابل و متعدد که میتواند از هرجایی این نیازها را تامین کند. اگر این دستور العمل را در سیاست خارجی خود با روسها به کار ببریم و اجازه ندهیم که برای ما تعیین تکلیف کنند، بسیاری از مشکلات ما با روسیه حل خواهد شد.
روسها ۳۰۰ سال است که در ایران حضور دارند؛ طبیعی است آینده ایران را پیشبینی کنند
*** برخی تحلیلگران معتقدند که روسیه از تحت تحریم ماندن ایران منفعت میبرد. به اعتقاد شما آیا این تحلیل درست است؟
می تواند این باشد. اما من در مقام قضاوت نیستم که بگویم در ۱۰ سال پیش آیا آنها این هدف را دنبال کردهاند یا نه؟ و اینکه نمیتوانیم نیتخوانی کنیم که واقعا هدف روسها این بوده است یا خیر؟ اما چیزی که مطمئن هستیم و در اول مصاحبه اشاره کردم؛ ۳۰۰ سال است که روسها در ایران حضور دارند، از حضور سیاسی ، اطلاعاتی، تا اقتصادی، بنابراین آینده ایران را خوب میتوانند پیشبینی و شناسایی کنند. اگر این زاویه از آنها را قبول داشته باشیم، میتوانیم فرض کنیم که روسها در جریان برجام هم میتوانستند پیشبینیهایی داشته باشند که یکی از آنها اسنپبک است.
در رابطه با اروپا، اینکه گفتهاند اگر آنها از برجام خارج نشدند به خاطر فعالسازی مکانیسم ماشه بود؛ خب ما وقتی اینطور تحلیل میکنیم، باید نقطه مقابل آن را هم ببینیم که اروپا در برجام ماند که این توافق ادامه حیات داشته باشد. ما ۱۰ سال فرصت داشتیم که با اروپا تعامل کنیم، رفتاری داشته باشیم که اطمینان بخشی و اعتمادسازی کنیم در جهت اینکه به این روز نرسیم. خب ما باید به این طرف ماجرا هم بپردازیم و ملاحظه کنیم. اروپا در این ۱۰ سال شرایط مختلفی تجربه کرده است. چه در تضاد با امریکا، چه در حوزه جنگ اوکرین و روسیه که مهمترین هدف این جنگ اروپا است. آنها الان بیشتر از همه درگیر این جنگ هستند و به دنبال این هستند که مانع از این شوند که روسیه اوکراین را تصرف نکند که در همسایگی اروپا قرار نگیرد.
حالا اگر فرض کنیم که روسها این روز را پیشبینی کردند، اگر فرض کنیم اروپا این روز را پیشبینی کرد، خب چرا ما پیشبینی نکردیم و ندیدیم؟ خب ما هم باید پیشبینی میکردیم ما که برجام را امضا کردیم، ما که شرایط را می دانستیم، باید تعامل می کردیم. وقتی که لاوروف و مقامات روس به تعبیر ظریف فاش کردند که ایران برای جنگ اوکراین به روسیه پهپاد داده است، ما باید پاسخ مناسب میداشتیم که ما هم مثل انها که اینده نگری کردند ما هم آیندهنگری کرده باشیم. هم ایران کم کاری داشته است هم اروپا کم کاری داشت که امروز با روسیه ای مواجه شوند که به قولی کاسب تحریم میشود.وقتی که لاوروف و مقامات روس به تعبیر ظریف فاش کردند که ایران برای جنگ اوکراین به روسیه پهپاد داده است، ما باید پاسخ مناسب میداشتیم که ما هم مثل انها که اینده نگری کردند ما هم آیندهنگری کرده باشیم. هم ایران کم کاری داشته است هم اروپا کم کاری داشت که امروز با روسیه ای مواجه شوند که به قولی کاسب تحریم میشود.آمریکا هم که مقصر اصلی که از برجام خارج شد.
اینها همه دست به دست هم داد ما به امروز رسیدیم به این نقطه. وقتی چنین بازاری اشتفه میشود به طور طبیعی همه تلاش میکنند از این نمد کلاهی برای خود درست کند که تاریخ نشان داده روس ها در این زمینه استاد هستند. همچنان که در جنگ ایران و عراق این وضعیت را داشتند. همینطور در جنگ امریکا و عراق و جنگ خاورمیانه، جنگ سوریه و برکناری اسد هم همین بودند. همین الان اسد در روسیه پناهنده شده است بعد احمد الشرع هم در مسکو میرود با پوتین ملاقات میکند. اینها به نظرم درسهایی است که باید اموخت و همه جوانب را در سیاست خارجی در نظر گرفت، کاری که به اعتقاد من ما در آن کمکاری داشتیم.
نامه حقوقی روسیه فرار رو به جلو و تنها یک نمایش است
*** در میانه این اظهارات روسیه به همراه چین با ایران یک نامه حقوقی به شورای امنیت ارسال کردند که از کارشناسان سیاست خارجی در داخل کشور از آن استقبال کردند. حال فارغ از این استقبال آیا تاثیری هم در اجرای اسنپ بک خواهد داشت؟
من اعتقادم غیر از این است. روس ها دارند فرار رو به جلو میکنند. آنها خودشان در ایجاد چنین سازوکاری، هرچه که باشد، با رای دادن به همه قطعنامههای تحریمی و با رای دادن به قطعنامه ۲۲۳۱ در همه این اتفاقات شریک بودند. با علم به همین که میدانستند به راحتی نمیتوان از مکانیسم ماشه جلوگیری کرد، امدند به همراه چین، به شورای امنیت قطعنامه دادند. در حالی که می دانستند و به اعتقاد من کاملا اگاه بودند که این قطعنامه رای نمیآورد و اساسا به لحاظ حقوقی هم ممکن نیست. اما چرا در این شرایط این کار را میکنند؟ چون فرار رو به جلو است، فرار از مسولیتهایی که در این زمانها داشتهاند و ما نسبت به انها کم کاری داشتیم. از روسها طلبکاری نکردیم که خب شما بودید که به عنوان عضو دائم شواری امنیت به همه قطعنامهها علیه ایران رای موافق دادید. تنها یک رای وتو می توانست جلوی همه این همه فجایع را بگیرد. تنها یک رای وتو می توانست جلوی همه این همه فجایع را بگیرد.حالا امروز دارید این کارها را میکنید که نشان میدهد کاملا نمایشی است. یعنی اساسا حتی اگر همه استدلال های ایران، روسیه و چین هم درست باشد که این کار به لحاظ حقوقی عملی نیست، باید پرسید آیا مکانیزم اجرایی ان کجاست مگر در شواری امنیت نیست؟ همان شورایی که تا امروز رفتید تلاش کردید و به نتیجه نرسیدید. به نظرم این بیانیهها و نامهها نمایش است. و فرار به جلو و همراهی ظاهری با ما است . در باطن انچه که باید اتفاق بیفتد افتاده است و اسنپ بک هم اجرا میشود. در این وضعیت روسها هم سهیم بودند و این را به راحتی نمیتوان از صحنه تاریخ سیاسی ایران درباره روابط با روسیه پاک کرد.
روسها میانجی قابل اعتمادی نیستند / روسیه نزدیک ترین و مهمترین کشور به جنگ بعد از ایران وعراق بود
*** با توجه به اختلافات پیش امده میان ظریف و لاوروف همزمان باراک راوید مدعی شده است که رفت و امد آقای لاریجانی به روسیه برای میانجیگری پوتین میان روابط آمریکا و اسرائیل با ایران است.با توجه به اینکه پوتین گفته بود اسرائیل فعلا به ایران حمله نمیکند. نظر شما درباره این ادعا چیست؟
حرفی که پوتین درباره اسرائیل و تصمیم آنها درباره ایران گفت، در جای خودش قابل اعتنا است و نسبت به ان نمیتوان بی تفاوت بود. منطقی این است که برویم صحبت کنیم و توضیحات این امر را جویا شویم. اگر احیانا شرایطی داریم، آن را به روسها بگوییم که اگر خواستند در این رابطه کاری کنند، بدون نظر ما کاری انجام ندهند. بعدا مدعی شوند که به ما نگفتهاید و بگویند ما نبودیم، ندیدیم ما نمی دانستیم! اینکه شرایط ما را بدانند کار خوبی است. در هر سطحی خوب است حالا اگر آقای لاریجانی هم در این سطح رفته است و پیامی برده این کار غلطی نیست.
در عین حال در نقطه مقابل بدانیم که اصولا روسها به دلیل منافع خود در همه موضوعات جهانی، فرقی هم نمیکند، چه ما چه اسرائیل و منطقه، درباره ما به مراتب بیشتر، به دلیل منافعشان اصولا نمیتوانند میانجی خوبی باشند. یکی از ویژگیهای مهم میانجیگری این است که باید بی طرف باشد و منفعت خاصی نداشته باشد. درحالی که بین اتفاقاتی که میان ایران و غرب یا با اسرائیل یا خاورمیانه، اتفاق می افتد، کوچکترین تحرک ما با دیگران بر روی منافع روس ها تاثیر گذار است. اگر روسیه و عمان را در بحث میانجیگری مقایسه کنیم؛ عمان به هیچ وجه در رفتار میانجیگرانه، کوچکترین منفعت الا اینکه منطقه عاری از جنگ شود و درگیرها تمام شود منفعت دیگری را دنبال نمیکند. مسقط به دنبال یک نفع جمعی در منطقه است. به این معنا که به دنبال منفعت ملی و کشوری هیچگاه نبوده و نیست. اما روسیه در هر حرکتی که انجام میدهد منفعت ملی و کشوری دارد به نفع جمعی و منطقهای اهمیتی نمیدهد. طبیعتا وقتی که به عنوان میانجی می خواهد وارد شود، باید ما هوشیارانه عمل کنیم و بدانیم طرف حسابمان چه کسی است. اگر روسیه و عمان را در بحث میانجیگری مقایسه کنیم؛ عمان به هیچ وجه در رفتار میانجیگرانه، کوچکترین منفعت الا اینکه منطقه عاری از جنگ شود و درگیرها تمام شود منفعت دیگری را دنبال نمیکند. مسقط به دنبال یک نفع جمعی در منطقه است. به این معنا که به دنبال منفعت ملی و کشوری هیچگاه نبوده و نیست. اما روسیه در هر حرکتی که انجام میدهد منفعت ملی و کشوری دارد به نفع جمعی و منطقهای اهمیتی نمیدهد. طبیعتا وقتی که به عنوان میانجی می خواهد وارد شود، باید ما هوشیارانه عمل کنیم و بدانیم طرف حسابمان چه کسی است. اما وقتی هم که چاره ای نداشته باشیم باید از روسیه هم استفاده کنیم. اما دقت کنیم که در کجاها انها حرف هایی که می زنند چقدر در جهت منافع ما است؟ چقدر در جهت منافع منطقه و چقدر در جهت منافع خودشان است؟ برای من به عنوان کسی که سابقه طولانی کار با انها را دارم و رفتارشان رامطالعه کردهام میبینم، که اولویت منافع خودشان است.
در ۸ سال جنگ ایران و عراق، شوروی سابق و روسیه امروز، نزدیک ترین و مهمترین کشور به جنگ بعد از ایران و عراق بود. یعنی تاثیرگذارترین کشور غیر از دو کشور درگیر در جنگ خود شوروی بود. این را هم عراق اذعان داشت هم ایران. عراق می گفت روسیه و یا شوروی ان زمان جانب ایران را می گیرد، ایران میگفت شوروی جانب عراق را میگیرد، ولی عملا مشخص شد که طرف هیچکس را نمیگیرد الا خودش! چرا؟ برای اینکه وقتی جنگ تمام میشود میبینیم که رابطه شوروی سابق و روسیه امروز با ایران در جهت منافع روسیه پیشرفت کرده است، قراردادهایی که ما با آنها به لحاظ اقتصادی چه تسلیحاتی و… امضا کردهایم گواه این ماجرا است. و هم عراق بعد از جنگ این وضعیت را با شوروی سابق و روسیه امروز دارد. پس انچه که مهم است منافع خودشان است. از این جهت ترجیح ما این باشد که کشوری مثل روسیه که منافع ملی و کشوری در اختلافات ما دارد نقش میانجیگرانه نداشته باشد اما اگر ناچار هستیم به این زوایای قضیه حساس باشیم و دقت کنیم.
*** در نهایت سیاست خارجی ما در قبال روسیه، آنهم در شرایط فعلی و معلقی که در آن قرار گرفتهایم که مشخص نیست نه جنگ داریم نه صلح، چه راهبردی موثر است؟
در خلال صحبتها به آن اشاره کردم ما باید به روسیه در عمل نه در حرف نشان دهیم که ما خودمان را منحصر در داشتن روابط پیشرفته با شما و عقب مانده با دیگران پیش نمی بریم یعنی ما از ظرفیتهای کشورمان در هرجایی که منافع ما ایجاب میکند استفاده خواهیم کرد از جمله با شما، نه شما را نادیده میگیریم ادامه می دهیم نه شما را نادیده می گیریم نه شما را انحصاری میبینیم.
ما باید در عمل به روسها نشان دهیم که ما چنین محضوری و محدودیتی نداریم. چه طور اینکار را بکنیم؟ اینکه بریم به سمت تنوع بخشی در روابط خود و این روابط را به انحای مختلف توسعه دهیم و از یک سویه بودن روابط جلوگیری کنیم.
نکته دوم به روس ها تاکید کنیم که همزمان با شما و دیگران رابطه داریم و هیچوقت در صدد تخریب روابط شما با دیگران بر نمیآییم، ما کشور همسایه هستیم و علاقمندیم تا جایی که منافع متقابل ما تعریف شود روابطمان را توسعه دهیم و این بسته به ظرفیتهای شما است به شرط آنکه به عهد و پیمان پایند باشید. از انها فاصله نگیرید و هم کیفیت و ظرفیتهای شما به گونه ای باشد که قابل رقابت باشد. نه طوری که به ناچار هرچیزی که شما افر بدید و پیشنهاد دهید ما بپذیریم.
اگر این رفتار را چه در حالت نه جنگ نه صلح فعلی چه در حالی که منطقه آرام است، به انها بفهمانیم، شاید آنها چاره نداشته باشند، کما اینکه در قبال بسیاری از کشورهای دنیا همین رفتار شده است. مانند روابط ژاپن با روسیه و بالعکس، در حالی که هنوز قرارداد صلح بعد از جنگ دوم ندارند و همچنان بر سر جزایر کوریل دعوا دارند. اما روابطشان به گونه ای پیش رفته است که تا چند سال پیش که من آمار داشتم فقط ۱۰۰ دیپلمات با پاسپورت سیاسی از روسیه در سفارتخانه در ژاپن کار میکردند که بیش از ۵۰ نفر آنها به زبان ژاپنی مسلط بودند. ایا ژاپن رابطه اش با امریکا و غرب پیشرفته تر است یا ما؟ روسیه اگر رابطه مناسب داشته باشد باید همزمان بپذیرد که ژاپن کشوری است که همزمان با غرب، اسرائیل با همه رابطه دارد. ولی تلاش می کند که در جهت منافع خودش به صورت مشروع از ظرفیت ژاپن استفاده کند. اگر این کشور را و کشورهای دیگر را الگو قرار دهیم می توانیم ازر روابط خود استفاده مناسب ببریم و خودمان را دچار دوگانه سازی روس ها نکنیم.
۳۱۵/۴۲